فرهنگ و هنر گیلان

فرهنگ و هنر گیلان
در این وبلاگ مسایل جنگ نرم و همچنین مسایل فرهنگی، سیاسی و... گیلان ارائه می شود.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 35
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 56
بازدید ماه : 55
بازدید کل : 7194
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



بِسم الله الرَّحمن الرَّحيم

خواص اصولی باشند؛ نه اصولگرا!  (باز تعریف اصولگرایی)       

مقدمه :

اصول چیست؟ اصولی بودن یعنی چه؟ اصولگرایی چیست و نقش و ارتباط بین اصول، اصولی بودن و اصولگرایی به چه شکلی است و به چه کسانی اصولی و به چه کسانی اصولگرا می گویند؟ حق و باطل در ارتباط با اصول و اصولگرایی چه جایگاهی دارد؟ این دغدغه ای است که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول ساخته و برای این سوالات دنبال پاسخ هایی بوده است.

       ابتدا بايد عرض نمایم به هیچ وجه اين قصد وجود ندارد كه زحمات و حق محوری ها و طرفداری از حق در جبهه ی اصولگرایی، کم اهمیت و یا کمرنگ جلوه داده شود و بنیانگداران صدیق و ولایت مدار گفتمان اصولگرایی زیر سوال بروند، چرا كه در طول 10 سال گذشته زحمات، حق مداري، بصيرت افزايي، فداكاري و ايثارگريهايي كه اين عزيزان انجام دادند بر كسي پوشيده نيست و همواره باید به این تلاش ها ارج نهاد.

      اما با همه این اوصاف نگارنده لازم می داند و معتقد است؛ مدعيان دروغين اصولگرايي به مرور با حیله و نیرنگ (باطل در لباس حق) درجبهه اصولگرایی نفوذ نموده اند، و در خیلی از موارد و صحنه ها به جای اصولگرایان اصیل و اصولی، برای جبهه اصولگرایی تصمیم می گیرند و برای خوشان شان و جایگاهی تعریف نمودند که در نگاه و تعریف گذشته و سنتی نمی توان دست آنها را از غصب قدرت، جاه، مقام و بیت المال قطع نمود.  لذا در این شرایط "باز تعریف اصولگرایی" امری لازم و ضروری است.

در اين راستا دیدگاه خود را در سه بخش عمده زیر و با سعي در تبیین و تشریح اصول و اصولگرایی تقديم نمايم :

1-  مردم جامعه اسلامی ما در دو بخش كلي خواص و عوام قابل تعریف می باشند.

2- خواص هم به دو دسته خواص طرفدار حق (خواص مقیّد و پایبند به اصول حق) و خواص طرفدار باطل (خواص پایبند به اصول باطل و ضد حق) تقسیم می شود.

3- عوام در دو دسته ؛ عوام پیرو خواص طرفدار حق و عوام پیرو خواص طرفدار باطل .

     نکته : کمیّت و کیفیت اصحاب طرفدار حق در جامعه ای که با انقلاب اسلامی ایران و با رهبری حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه) بنا نهاده شده، فقط به نخبگان و تحصیل کرده ها و علمای امّت اسلامی محدود نمی شود. بلکه در طول 34 سال انقلاب شکوهمند اسلامی در تمامی صحنه های حساس انقلاب، آحاد و اکثریت مردم و جمعیت فعال ما در ردیف خواص قرار داشتند تا جایی که حضرت امام (ره) تحت این مضمون فرمودند: ملت ما از ملت زمان حضرت رسول خدا (ص) به مراتب بهترند... لذا پس از بنیانگدار انقلاب، حضرت امام (ره)، حضرت امام خامنه ای(حفظه الله) هم امام گونه سکاندار انقلاب اسلامی را هدایت نموده و مردم نیز مثل گذشته در صحنه های حساس و مورد نیاز "مثل راهپیمایی ها، انتخابات ها، فشارهای سیاسی و اقتصادی دشمنان و..." نقش خواص را ایفا نموده و حتی از بسیاری از خواص طرفدار حق جامعه هم جلوتر بوده اند.

·        خواص طرفدار حق باید اصولی باشند و پایبند به اصول :

     خواص طرفدار حق باید اصولی باشند و از خواص طرفدار حق صرف عنوان "اصولگرایی" قابل پذیرش نیست، بلکه به نظرم سمّ مهلک است. نمی شود خواص ما هم طرفدار حق باشد و هم به اصول گرایش داشته باشد، بلکه وقتی که در ردیف خواص قرار می گیرد یعنی که این فرد جزء نخبگان و اندیشمندان و حق شناسان و عامل به حق و حقیقت است.

       اما این که گفته شود خواص طرفدار حق، اصولی محض هستند و تحت هر شرایطی از تمامی ابعاد اصول و در طرفداری از حق تا پای جان حمایت می کنند، مربوط به معصومین؛ حضرت رسول اکرم (صلواه الله علیه) و ائمه اطهار (علیهم السلام) است چرا که آنها علم و اطلاع کامل از حق و جایگاه آن دارند و اینکه حق بر باطل پیروز است و سعادت اخروی را همراه دارد و باطل پیامدی جز و سقوط هلاکت نخواهد داشت. اما به غیر از معصومین (علیهم السلام) بقیه خواص اصولی و طرفدار حق تا جایی که آگاهی دارند و برداشت درست از حق دارند و تا جایی که می فهمند، مسئولند و به همان اندازه باید اصولی باشد و پایبند به اصول. مهمتر اينكه خواص اصولي طرفدار حق در زمان غیبت معصوم (ع) بايد گوش به فرمان ولي امر زمان خود (ولایت مطلقه فقیه) باشند و آن جاهايي كه نمي فهمند، گوش و چشم به مولاي خود داشته و مطيع امر ولايت مطلقه فقيه و در هر حال همگام با ولايت، "نه يك قدم عقب تر و نه يك قدم جلوتر".

(البته به نظرم این "اصولگرایی و جبهه اصولگرایی" که امروزه متداول است در اصل منظور همان اصولی های خواص طرفدار حقّند که در بسط و گسترش این گفتمان انقلاب و بازگشت به اصول؛ خوب تبیین، تشریح انجام نشده است).

نکته :

1- اینکه عده ای می گویند دایره اصولگرایی را گشادتر و فراخ تر کنید تا همه!! در آن جای گیرند، آگاهانه و یا ناآگاهانه توطئه اي از سوي خواص طرفدار باطل است تا خود را به دروغ و فریب در دایره خواص طرفدار حق جا بزنند یا از روی ساده اندیشی دشمنان اصول و ارزشها را در جبهه اصول و اصولگرایی قلمداد کنند و نتیجه اینکه با این حیله و نیرنگ و یا سهل انگاری نا اهلان و نامحرمان را در بخش ها و سطوح مختلف قدرت در نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد نموده و از درون به اصول و ارزشها ضربه بزنند.

2- اصول و ارزشهای اسلامی و الهی اصولی ثابت و خدشه ناپدیر هستند و نمی شود این اصول را نادیده و یا کم اهمیت شمرد و بعد افرادی که تیشه به ریشه اصول و ارزشها می زنند؛ قدت طلبان، مرفهین بی درد، اخلالگران اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و بطور کلی نا اهلان و نا محرمان را به اسم اصولگرا یا اصولگرای اصلاح طلب و دیگر مضامین فریبنده، در دایره "اصول و حق" جا بزنند و به محض اینکه فرصت پیدا کنند، به اصول و طرفداران اصول رحم ننموده و سعی می کنند اثری از "حق و اصول و طرفداران حق" باقی نگذارند.

3- اصولی های طرفدار حق نمی توانند اصول خود را شل بگیرند... به بهانه ی جذب حداکثری و یا هر دلیل دیگر... حق ندارند در مقابل طرفداران باطل و دشمنان اسلام و انقلاب سر سوزنی حق را نادیده بگیرند و یا از اصول کوتاه بیایند. (مثالی میزنم : نمی توانیم عدالت را نادیده بگیریم و یا بخاطر اینکه صنودق بین المللی و بیگانگان به ما توجه داشته باشند اقتصاد مبتنی بر عدالت و اقتصاد بومی را کنار بگذاریم و نسخه دیکته شده بیگانه غرب را اجرا کنیم... یا به بهانه رسیدن به رشد کاذب و خلاف اصول و ارزشهای اسلامی، الگوهای آزموده شده ای که الآن غرب و اروپا را به بن بست رسانده را اجرا نماییم... نباید عدالت را برای خوش آمد و فربه شدن عده ای، به قربانگاه ببریم ...)  باید به خود بیاییم و خواص طرفدار حق را فقط و فقط در دایره "اصول" بپذیریم و فقط با اصول و اصولی بودن آنها را بسنجیم. هر چند اگر کسانی خود را کل اسلام و انقلاب و صاحب انقلاب فرض نمایند (در حالی که از اصول و ارزش ها و آرمان های انقلاب و حضرت امام (ره) فاصله گرفته اند...) و هر چند هم برای بقای ناحق خود در قدرت، جیغ و فریادشان بالا بیاید و فریاد وااسلاما و وا اصولگرایی!... سر دهند!!.

4- خواص اصولی طرفدار حق یعنی: اصولی بودن، پایبند به اصول، الگو بودن در ولایت پذیری و مطیع و مدافع آشکار ولایت، دشمن شناسی، ساده زیستی و دارای بصیرت عمیق و ریشه دار و.... .

5- خواص اصولی طرفدار حق یعنی : باد به پرچم نبودن! شکارچی پست و مقام و شهرت نبودن! ووووووو....

6- نباید دایره اصولی بودن در شناخت خواص طرفدار حق فراخ و گشاد باشد، نباید هر ناکسی را به نام خواص در دایره "اصول" بپذیریم و نباید خواص طرفدار حق را بعنوان "اصولگرا" بپذیریم زیرا؛ و زیرا؛ (به نظرم) دایره اصولگرایی متعلق به همه آحاد جامعه و امت اسلامی است و در این دایره فراخ قرار می گیرند... و "دايره اصول و اصولي بودن" مختصّ خواصّ طرفدار حقّ.

·        خواص طرفدار باطل :

نگارنده خواص طرفدار باطل به دو بخش تقسیم می نمايد :

1- خواص طرفدار باطل خارج از نظام و اپوزیسیون :

اینها همان استعمار پذیرها، سلطه گرها و سلطه پذیرها، سلطنت طلب ها و صهیونیست صفتها، وطن فروشان مزد و مواجب بگیر دشمنان نظام اسلامی هستند که چهره ضد مردمی و تروریستی و همچنین عناد آنها با اسلام، قرآن و اهل بیت (ع) و حضرت امام (ره) و آرمان های انقلاب اسلامی برای امت اسلامی و آشکار است و جایگاهی در میان ملت ما نداشته و نخواهند داشت.

2- خواص طرفدار باطل و خواص به اصطلاح اصولگرا، اصولگرای اصلاح طلب :

به عبارت ساده "در لباس حق بر حق و اصول" می تازند... و هر جا که به قدرت رسیدند؛ مثل مصدق، بنی صدر و... چهره واقعی خود را آشکار می کنند و اسلام، مسلمانی و اصولی های طرفدار حق را قلع و قمع می نمایند... .

اما و اما؛ خطر عمده، خواص طرفدار باطل و به اصطلاح و به ظاهر اصولگرا ست. در حالی که این خواص میبایست قبل از اصولگرایی پابند و مقیّد به اصول حق باشند، نه فقط صرف گرایش به اصول. (باطن و دلشان مثل آفتابگردان سیاه است، عملشان و هدفشان پر از عناد با اسلام ناب و خط امام و ولايت است اما به ظاهر و فریبکارانه مثل آفتابگردان متمایل به خورشیدند!... در حالی که از هر ابزار نامشروعی مقل خرید آرا، مهمانی های آنچنانی، بخشیدن و حیف میل بیت المال و تسهیلات دولتی و... برای رسیدن به منافع خود و گروه خود استفاده می کنند) تابلودارهایشان، در اصل با اصولی که ضد اصول خط امام و انقلاب و ولایت مطلقه فقیه است، پیوند خوردند و اصولشان چیز دیگری بوده و هست و در عین حال خود را "اصولگرا" قلمداد می کنند و تنها خود را با این واژه اصولگرایی که امروز متداول است، وصل نموده و سعی دارند از درون با باندبازی، رفاقت بازی و شيطنتي که در جبهه اصولگرایی راه می اندازند، حق و باطل را با هم ممزوج و مخلوط نمایند و باطل را در لباس حق و به نام و لباس "اصولگرایی" به جامعه و امت اسلامی تحمیل کنند ...

اصولگرایی برای خواص طرفدار حق به معنای عمیقش، اصلاً معنی ندارد. یعنی آنها که بهتر می فهمند باید اصولی باشند... لذا می بینند نمی توانند رای مردم اصولگرا (یعنی اکثریت قاطع ملت) را جلب کنند، با عوام فریبی و با قدرت و نفودی که داشته و دارند خود را اصولگرا جا زده و از راه منافقانه و عوام فریبانه و مغلطه کاری و... وارد شده و ریشه دواندند... این عده ی جا خوش کرده ی در جبهه اصولگرایی با یدک کشیدن عنوان "اصولگرا"!؛ وقتی دیدند که نمی توانند با شعار و عملی غیر از شعار عدالت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، خود را به مردم عرضه کنند؛ با عنوان "اصولگرایی" (همچنین استفاده از ساده اندیشی و غفلت جبهه اصولی) سعي نمودند در جای جای بدنه نظام رخنه نموده تا با نام اصولگرایی، براصولگرایان (یعنی آحاد ملت) چیره شوند و بعد از پیروزی در انتخابات ها، رسيدن به پست و مقام و يا چنگ زدن به ثروت هاي عمومي، کم کم نیّات شوم خود را عملی سازند.... هوشیار باشیم ... طلحه، زبیر، عایشه، معاویه، عمرو عاص، ابوموسی اشعری، شریح قاضی و... زمان خود  را ضد اصول بدانیم... .

·        عوام؛ آحاد مردم در جامعه اسلامی ما به دو بخش عمده زیر قابل تقسیم و تعریف است :

الف) آحاد جامعه (اکثریت مطلق ملت)، طرفدار و پیرو خواص طرفدار حق یا "اصولگرایان" :

به نظرم کسانی که پیرو و دنباله رو خواص اصولی و طرفدار حق هستند "اصولگرا" محسوب می شوند یعنی با هدایت و رهبری خواص طرفدار حق به اصول و ارزشها گرایش پیدا می کنند و گرایش به اصول آنها تابع تلاش و کوشش خواص طرفدار حق است یعنی اینکه خواص طرفدار حق باید آگاهانه، شجاعانه و اندیشمندانه برای تحقق، گسترش و نهادینه نمودن اصول و ارزشها و همچنین برای هدایت و همراهی آحاد جامعه (اصولگرایان پیرو خواص طرفدار حق) مرتب تلاش نموده و آحاد جامعه یا اصولگرایان را با خود همراه کنند و تا جایی این پرورش اصولگرایان باید با جدیت و با ظرافت و عمیق صورت گیرد که این اصولگرایان به اصولی ها و خواص اصولی طرفدار حق تبدیل شوند. همان کاری که حضرت امام (ره) کردند و در ادامه، حضرت امام خامنه ای دنبال می نمایند نتیجه این شد که در طول انقلاب با وجود ریزش های خواص طرفدار حق، رویش های به مراتب زیادتر و بهتری از میان آحاد جامعه "اصولگرایان"داشته ایم تا جایی که این رویش ها بهتر از خواص و جلوتر از خواص، برای طرفداری و تثبیت حق عمل نمودند. 

نکته :

1- به لطف خدا و با بصیرت افزایی مداوم حضرت امام خامنه ای و اصولی های طرفدار حق و ولایت مدار؛ اکثریت آحاد جامعه اسلامی ما در ردیف اصولگرایان پیرو خواص طرفدار حق قرار دارند.

2- در خیلی از صحنه های انقلاب و زمان بروز فتنه، همین آحاد جامعه (اصولگرایان) از خیلی از خواص اصولی و طرفدار حق جلوتر بوده و نقش خواص اصولی و طرفدار حق را ایفا نمودند.

3- از ابتدای پیروزی انقلاب و تا هم اکنون خیلی از خواص اصولی و طرفدار حق بصیرت خود را از دست داده و رفوزه شدند و به جایگاه اصولگرایی و حتی پایین تر (خواص بی بصیرت یا خواص طرفدار باطل) سقوط نمودند.

ب) عوام و اصولگرایان پیرو خواص طرفدار باطل (اقلیت مطلق) :

    این افراد که در اوج بصیرت افزایی و فعالیت اصولی های خواص طرفدار حق، رهبری شجاع، آگاه و بصیرت افزای ما حضرت امام خامنه ای در همه دوران نظام مقدس اسلامی در اقلیت مطلق بوده و در آینده نیز جایگاهی نخواهند داشت. تنها زمانی این اقلیت طرفدار ظلم و فساد و تبعیض خودنمایی می کند که ریزش و مردودی خواص طرفدار حق زیاد و یا نقش بصیرت افزایی بعضی از خواص و اصولی طرفدار حق، کمرنگ شود... . برای مثال در 8 سال دولت سازندگی آنقدر خواص طرفدار حق ریزش نمودند که از میان کاندیداها، گزینه ای واقعی و بعنوان اصولی های طرفدار حق باقی نماد. از یک سو ناطق نوری با حمایت آشکار هاشمی، جاسپی و... با بسیج همه امکانات دولتی و با طرفدارانی که ناآگاهانه، عمداً یا به دروغ وا اسلاما سر می دادند... و از طرف دیگر خاتمی با فریب و شعار انقلاب و سفر با اتوبوس و شعار "سلام بر سه سید فاطمی، خمینی و خامنه ای خاتمی" سوار بر موج شد و پیروز صحنه.... در حالی که دو قطب انتخابات از یک منبع و مشرب سرچشمه می گرفت.... هاشمی هرگز موضع جدی جلوی دولت اصلاحات نگرفت و به علاوه در خطبه ها از سازندگی! تعریف می نمود... امثال موسوی هم که 16 سال این همه فراز و نشیبی که بر سر ملت در دوران سازندگی! و نااصلاحات! آمد، یکبار هم صدای نکره شان را در نیاوردند. (اما همین که دولتی با شعار عدالت سر کار آمد و بنا به فرمایش امام خامنه ای هیچ کار هم اگر نکنند، این شعار عدالت و عدالت خواهی انقلاب را دوباره زنده نمود... لذا همین ها احساس خطر کردند! خطر از چی؟ خطر از آشکار شدن و زنده شدن حق و عدالت!!....)

     متاسفانه ما فکر و اندیشه و بصیرت قوی در میان مسئولین همیشه کم داشتیم... دیدیم که این به اصطلاح اصولگرایان ضد اصول؛ با اهل اصول که توأم با فکر و اندیشه و بصیرت و اراده عملی برای کار و عمران و آبادی بودند و برنامه داشتند، چه کردند؟ ... همراهی نکردند، سرشان را بخورد؛ در نهان و شکار آرزوی شکست را داشتند و از هر راهی و هر ترفندی استفاده می کردند... و از سویی هم جریانات انحرافی را در درون بخش های مختلف نظام مدیریت نمودند.

نکته :

به نظرم اگر خواص اصولی و طرفدار حق خوب، هوشمندانه و با بصیرت عمل نمایند، مرتب اصول و ارزشها و مبارزه با ظلم، فقر و فساد و تبعیض را تبيين و تشريح نمايند و با دمیدن روح امید و نشاط دینی، وعده الهی که حق سرانجام پیروز و باطل در نهایت مغلوب است و...  (البته حرف زننده باید سالم باشد مثل رهبر عزیز انقلاب و مثل ایشان) آنوقت همه ملت ما به اصولگرایی و پیروی از خواص طرفدار حق با دل و جان عشق می ورزند، پذیرا هستند و حماسه ها خواهند آفرید ..... و جايگاهي براي باطل و باطل گرايان باقي نخواهند گذاشت.

سخن آخر :

·        تا وقتی که عده ای را در میان جبهه حق و طرفدار حق، با اصطلاح اصولگرایی داریم که از اصول به دورند.... تا وقتی مدعیان اصولگرایی که ابتدا باید اصولی باشند؛ از باطل و خواص طرفدار باطل نفوذ می پذیرند... تا وقتی اصولی بودن به اسم اصولگرایی و با دایره فراخ کار را به جایی می رساند که حق و باطل با هم مخلوط و ممزوج شود...  تا وقتی که افراد اصولی را به اشکال مختلف کنار می زنند.... تا وقتی که انتخابات معجونی از اصول+ گرا! است که آن گرا! و گرایش به اصول، بر اصول و اصولی بودن بچربد. تا وقتی که بجای محک زدن افراد با حق، حق را با افراد محک بزنند... تا وقتی که افرادی به دروغ و نیرنگ عنوان اصولگرایی را یدک می کشد... وضع از این بهتر نمی شود... می رسیم به لزوم "بازتعریف اصولگرایی"

·        در این دوران 34 ساله انقلاب اسلامی همیشه بخش عمده ای از مردم (اصولگرایان پیرو اصولی ها و خواص طرفدار حق) به لطف خدا و لطف امام زمان (عج) و تحت رهبری حضرت امام خامنه ای (حفظه الله) نقش خواص طرفدار و پایبند به اصول را ایفا نمودند...  و از کسانی که از آنها انتظار میرفت جزء خواص و خواص مدعی طرفدار حق و طرفدار اصول باشند، جلوتر بوده اند.

آنها (اكثريت مردم) با بصیرت افزایی رهبری عزیز و خواص اصولی و طرفدار حق ، به نحو احسن نقش خواص در خط اصول را ایفا نمودند و در حمایت و پشتیبانی از انقلاب و ولایت و نجات کشور از دست فتنه گران سنگ تمام گذاشتند.

·        مصداق کامل "بصیر" و "حق" در عصر ما حضرت امام خامنه ای است؛ همانطور که امامان معصوم (ع) مصداق کامل حق بودند نائب امام معصومِ غایب (عج) هم برحق است و برای تحقق ظهور مصداق کامل حق، سکان رهبری جهان اسلام، ملل اسلامی و مستضعفان را بر عهده دارند.

برای تبیین بصیر امام علی (ع) می فرماید : بصیر کسی است که "از پی شنیدن بیاندیشد و با هر نگاه بینشی نو بیابد و از عبرتها سود برد."(خطبه 152، ص467) "و در این صورت است که پوشیده‏ها بر اهل بصائر نمایان می‏گردد"(خطبه 107، ص322)

لذا "خواص اصولی و طرفدارحق" به همراه "اصولگرایان یعنی آحاد مردمی که از اصولی ها و خواص طرفدار حق پیروی می کنند" باید صحبت های ایشان را در همه زمینه ها (خصوصاً وحدت، دشمن شناسی، تشخیص حق و باطل و تفکیک آنها با همه ی ظرافت ها و گمراهی هایی که وجود دارد، داشتن بصیرت و صدق نیت  و...) خوب بشنوند و خوب بیاندیشند و خوب و به موقع عمل کنند.

·        در پی ریزشیها و مردودی های خواص طرفدار حق که خود و حامیان آنها، (بیگانگان) امیدوار بودند که می توانند فاتحه ی اسلام، عدالت، استکبار ستیزی و استکبار پذیری را بخوانند ... وجود عاشقان و پاسداران حریم ولایت و خواص اصولی و طرفدار حق مثل حضرت آیت الله مصباح, علمای عظام و... با هدایت و رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله) (رهبر جهان اسلام و مستضعفان عالم)، رویش های به مراتب بیشتر و موثرتری داشتیم که این رهبری بصیر، خواص بصیر طرفدار حق و رویشها باعث شدند کشور و مصالح اسلام در ریل اصلی خود یعنی ريل اصول و مسير حق، مسير پیشرفت و تعالی قرار گیرد.

·        الحمد لله با وجود مبارک رهبری عزیز بصیر و بصيرت افزا اميد پيروزي تمامی ابعاد حق بر تمامی ابعاد باطل و سپردن "پرچم حق" بدست مصلح جهاني و حق گستر عالم حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف).

ايرج غلامي 12 بهمن 1391



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 بهمن 1398برچسب:بازتعریف اصولگرایی,خواص طرفدار حق و اصول, توسط محمدزاده
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :